خیلی نگران نداشته های مادی نباشیم

خیلی نگران داشته ها و نداشته هایمان نباشیم؛ وقتی مرگ فرا می رسد همه یکسان می شویم.

 

شبکه قرآن

15/10/1400

قره شیخ لو

تا کمتر رنج برید و آرام تر باشید

حد توقعتان را از همه چیز و از همه کس پایین آورید تا کمتر رنج برید و آرام تر باشید. در وهله اول از دنیا انتظار آسودگی نداشته باشید، زیرا تعریف اولیه دنیا از دید قرآن کریم و پیشوایان معصوم (علیهم السلام) عبارت است از سرایی عجین و آمیخته با انواع رنج ها.

پروفسور سید حمیدرضا علوی
کتاب شیوه تدریس و کلاس داری

حتی لحظه ای ندامت و پشیمانی

حقیقتاً از انجام دادن رفتارهایی که باعث ندامت و پشیمانی تان می گردند اجتناب کنید؛ زیرا خوبان و بزرگان، ندامت و پشیمانی را حتی لحظه ای تاب نمی آورند.

پروفسور سید حمیدرضا علوی
کتاب شیوه تدریس و کلاس داری

توجیه، حماقت است.

تضعیف خیانت است، توجیه حماقت است و تکمیل، رسالت. وظیفه همگی ما تکمیل است، نه تضعیف خوبی ها و نه توجیه خرابی ها بلکه تکمیل، رسالت ماست.
استاد علی صفایی حائری

وصف زیبایی های طاووس

فَسُبْحَانَ الَّذِی بَهَرَ الْعُقُولَ عَنْ وَصْفِ خَلْقٍ جَلَّاهُ لِلْعُیُونِ ...

پس منزّه است خداوندى که خردها را مغلوب گردانیده از وصف آفریده شده اى که در پیش دیده ها جلوه گر است ...

نهج البلاغه امام علی علیه السلام (گردآوری سید رضی - نسخه صبحی صالح)

ترجمه فیض الاسلام

خطبه 165

ما عاشق آفریده شده ایم

ادامه ی تفکر، شناخت است؛ و ادامه ی شناخت، عشق؛ و ادامه ی عشق، عمل.

ما عاشق آفریده شده ایم فقط معشوق ها را انتخاب می کنیم و برای این انتخاب است که باید آن ها را بسنجیم که چه می دهند و چه می گیرند.

مسئولیت و سازندگی صفحه ۴۴

شناخت ها، زمینه ی مسئولیت

مسئولیت درختی است که زمینه اش شناخت ها هستند و ریشه اش اعتقادها ...

در زمینه ای که انسان مجهول است و هستی مجهول است و نقش انسان هم مجهول، در این زمینه، ریشه ی عقیده ای زنده نخواهد ماند و در این کویر، اعتقادی سبز نخواهد شد و مسئولیتی نخواهد رویید.

مسئولیت رابطه ی مستقیمی با شناخت ها و با شناخت حکمت و شعور در هستی دارد.

مسئولیت هنگامی مفهوم پیدا می کند که در هستی خدایی و حکمتی و شعوری باشد.

مسئولیت و سازندگی صفحه ۲۳

تفاوت هوش با تفکر و تعقل

هوش، با تفکر و تعقل متفاوت است.
هوش همان توانایی درک موقعیت است، و در انسان و برخی حیوانات مشترک است، البته در انسان بسیار قوی تر است.
اما تفکر و تعقل فقط مخصوص انسان است.
قدرت تفکر همان قدرت تجرید و تعمیم و نتیجه گیری است.
و تعقل همان توانایی مقایسه، سنجش و ارزیابی نتایج است.

برداشتی از برخی کتب استاد صفایی حائری

الله، جهت حرکت

ما از رقابت و تضاد استعدادهای انسان می یابیم که کار انسان حرکت است و این است که حتی خوردن و خوابیدن و رفت و آمدهایش باید حرکت باشند. باید تحرک باشند، نه تنوع. که تحرک پله ها را زیر پا گذاشتن است و تنوع در یک پله چند جور ایستادن. اکنون که کار انسان حرکت است، ناچار این حرکت جهتی دارد و محرکی دارد. جهت حرکت ما چه چیز می تواند باشد؟ آیا جهتی پایین تر از ما یا برابر ما یا عالی تر؟

مسئولیت و سازندگی ص ۱۵۳

تشخیص وظیفه در هر لحظه

از میان کارهای تو، مهمترین آن، کار اصلی توست. اگر آن را آوردی، کار خویش را انجام داده ای وگرنه هیچ کاری نکرده ای و لو هزار کار هم کرده باشی.

حرکت صفحه ۲۶۰

دل آشفته بودن

به شانه کشیدی غم سینه اش را؟
و یا چون بقیه تو سربار یاری؟
اگر یک نفر را به او وصل کردی،
برای سپاهش تو سردار یاری.

عبودیت

عبودیت، یعنی اینکه در تو هیچ حرکتی جز از سوی الله بوجود نیاید. هیچ ترسی، هیچ خوفی، هیچ امیدی، هیچ حرکت و عشق و نفرتی در تو جز از آن ناحیه نباشد و تنها الله در وجود تو متصرف باشد، فقط او در تو حکومت کند و تو عبد او باشی.

حرکت صفحه ۱۷۹

عبد

عبد، نه اسیری در بند که آزاده ای شکل گرفته است.

حرکت ص ۱۷۹

یک نفر ولی هماهنگ با نظام هستی

این طبیعی است که یک خروار گندم، وقتی بیرون از نظام و بر روی زمین مانده، خوراک کلاغ ها و سوسک هاست و زیاد نمی شود، ولی یک دانه گندم که هماهنگ با نظام در خاک افتاده و در مسیر شکل گرفته، سنبله و صدها دانه می شود.
حرکت صفحه ۱۷۶

هماهنگی با نظام خلقت و اطاعت و حرکت در مسیر درست، یعنی تقوا

"و من یتق الله یجعل له مخرجا"
...
وقتی فریاد رسول الله (ص) در کنار کعبه بلند شد و صدای ضعیف او پرده های کعبه را لرزاند، هرکس آن جمع را می دید، باور نمی کرد که ادامه پیدا کند و وقتی هم که فریاد قدرت ها در تخت جمشید بلند شد، کسی که آن صدا را می شنید، باور نمی کرد که این جشن دو هزار و پانصد ساله، به نابودی و انهدام بینجامد.
حرکت صفحه ۱۷۵

آگاهی، علاقه، "تمرین"

آدمی از لحظه ای که به "آگاهی" می رسد، باید با آن کار کند، "تمرین" کند.
منی که امروز فهمیدم باید این لقمه را بدهم، اگر ندهم، فردا که باید از سفره ام بگذرم، نمی توانم. بعد نوبت این می رسد که خانه ام را بدهم، نمی توانم. جانم را بدهم، نمی توانم. و چون قبول دارم و می خواهم آن را انجام دهم، ولی نمی توانم، رنج می برم و زیر فشار وجدان، خرد می شوم.
حرکت صفحه ۱۶۰

یا امام حسین علیه السلام

تصمیم به رفتن نداشتم
گفتم آقا امام حسین من نه می فهمم نه می دانم، اگر باید کربلا بروم خودت جور کن و اگر نه که هیچ.
و رفتیم و آمدیم
باور کردنی نبود
با همان احساس وظیفه ای که رفته بودیم با همان احساس وظیفه تشخیص دادیم که باید زود برگشت
کربلا سرشار از شیعه بود، سرشار.
موکب ها و صاحبانشان با روح و روان ما بازی می کردند، اگر اینها شیعه هستند، ما چی هستیم؟
خرمشهر، میزبان ما و ماشین ما، عربی بود آنقدر دست و دلباز که ما تصور می کردیم شغل خاصی دارد، وقتی پرسیدیم گفت مستمری بگیر کمیته امداد است.
آخه آقا چرا با دل ما این کارو می کنی؟

جان آقا
جان آقا
سنه قربان آقا
غریب العطشان آقا
...

اندر باب شیوه ی پاسخ به سوال مخاطب

علاوه بر قانع کردن عقل و اندیشه ی مخاطب، روح و روان او را هم باید آرام کرد. مثلا در حین پاسخ دادن، با موعظه و نصیحت و برخورد مهربانانه، می توان روان او را آرامش بخشید.

تولد دیگر و تولید

خنک آنها که به تولدی دیگر رسیدند و در این تولد تنها و خلوت به تولید پرداختند و از تنهایی نترسیدند. چون مرغان بلند پرواز، همیشه تنها هستند.
مسئولیت و سازندگی صفحه آخر
۳۵۷

شناخت درد و عشق به سلامت

ما یا مرض را باور نداریم و خود را کامل و سالم می دانیم و فقط شکسته نفسی می کنیم، یا با آگاهی به مرض، عشق به سلامت نداریم، در مقام خودکشی هستیم ...

مسئولیت صفحه ۳۵۵

لیس للانسان الا ما سعی

مقدار استعدادها، امکانات آدمی، محیط و اینکه با رسول بوده یا نه و اینکه در چه شرایطی قرار گرفته، هیچ کدام برای حرکت انسان رکن نیستند، پایه و اساس نیستند، چرا که موقعیت ها مهم نیستند. این موضع گیری در موقعیت هاست که ارزش می آفریند.
حرکت صفحه ۳۹

نیت

به خاطر خدا، یعنی خودمان را با او حرکت می دهیم، او محرک ما در این راه است.

کتاب حرکت
عین صاد
صفحه ۳۲

جهت بی نهایت

استعدادهای تکامل یافته، تازه، راه و جهت می خواهند… راهی نه به بن بست نشسته و جهتی نه پست تر و یا برابر، بل برتر و عالی تر.

بسم الله الرحمن الرحیم

و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد